پنج شنبه بود میخواستیم بریم یه دوری بزنیم . بچه ها گفتن بریم امام زاده شاهزاده عباس !!!
تا حالا نرفته بودیم و نمیدونستیم چجور جایی هست خب بدم نبود هم تفریح بود هم زیارت .
بارو بندیل رو بستیم و راه افتادیم توی جاده اصلی که مشکلی نداشتیم اما وقتی افتادیم تو جاده خاکی چون بلد نبودیم باید مرتب می پرسیدیم و جالب این بود که راه های فرعی زیادی از جاده خاکی اصلی شاخه شاخه میشد .
و ما نمیدونستیم که کدومو بریم . خلاصه پرسون پرسون رسیدیم شاهزاده عباس !
جای با صفایی بود درختان زیبا و رودخانه ای که پر از آب بود ! وسط کویر یه همچین رودخانه ای واقعا جای تعجب بود .
فرش انداختیم و جاتون خالی چایی و میوه و … خلاصه ظهر ناهار رو هم خوردیم با بچه ها رفتیم کوه نوردی
کلی خوش گذشت . خلاصه دم دمای عصر دیگه جمع کردیم و زدیم به جاده …
خانمم گفت حیف کاش بساط آش رو آورده بودیم و یه آش درست و حسابی میزدیم .
درباره این سایت